اگر یک دانشجوی ادبیات از خواندن یک بیت شعر حافظ یا خواندن داستانهای شاخص و معروف ادبیات جهان لذت نبرد به اشتباه وارد این رشته شده است چون دانشجوی زبان و ادبیات فارسی باید دروس بسیار متنوع و گستردهای را در وادی ادبیات فارسی بخواند و اگر کسی علاقهمند نباشد این رشته برایش ملال آور میشود.این رشته قلم درست و بیان خوب میخواهد تا بتوان منظور خود را به خوبی تفهیم کرد. همچنین دانشجوی این رشته لازم است که حافظه نسبتاً قوی داشته باشد چون بخش عظیمی از مقولات ادبی را باید به خاطر بسپارد تا در مواقع لازم به آنها دسترسی داشته باشد.
بعد از آموزش و پرورش ، مطبوعات بهترین بستر برای فعالیت فارغالتحصیلان ادبیات فارسی است. همچنین بهترین نیرو برای تنظیم و ارائه برنامههای ادبی رادیو و تلویزیون و حوزههای فرهنگی وزارتخانههای مختلف کشور، فارغالتحصیل این رشته است. و از اینها گذشته یک لیسانس ادبیات اگر پویا و فعال باشد میتواند یک نویسنده، شاعر یا منتقد گردد و در مراکز چاپ و نشر کتاب به عنوان ویراستار و ناظر ادبی در سیر چاپ کتاب حضور داشته باشد. در ضمن تعدادی از فارغالتحصیلان نیز با توجه به ذوق و سلیقه خود کارهای ویژهای انجام میدهند که از آن جمله میتوان به شرکت در تألیف فرهنگهای مختلف به عنوان پژوهشگر ادبی و “فیشنویس علمی” و “انتخابی” دایره المعارفها اشاره کرد.
دروس پایه:
دستور زبان، تاریخ زبانفارسی، مرجعشناسی و روش تحقیق ، آییننگارش و ویرایش ، بدیع.
دروس اصلی:
رودکی و منوچهری، فرخی و کسایی، رستم و سهراب، رستم و اسفندیار، قصیدههای ناصرخسرو، خاقانی، مسعود سعد، نظامی، مثنوی معنوی، منطقالطیر، حدیقهسنایی، بوستان سعدی، غزلیات و قصاید سعدی، حافظ، صائب، تاریخ بیهقی، سیاستنامه و قابوسنامه، کشف الاسرار، کلیله و دمنه، گلستان سعدی، مرصادالعباد، قرائت متون عربی، قواعد عربی، زبان خارجه تخصصی، عروض و قافیه، ادبیات معاصر، متون تفسیری، آشنایی با علوم قرآنی، نقد ادبی.
دروس تخصصی:
معانی و بیان، مبانی عرفان و تصوف، تأثیر قرآن و حدیث در ادب فارسی، تاریخ ادبیات، سبکشناسی.
منبع: کتاب آشنایی با رشته های دانشگاهی سازمان سنجش آموزش کشورتالیف خانم فیروزه سودایی ونرم افزار سامان رشته ی سازمان سنجش و
خصوصی...برچسب : نویسنده : محسن sadrababaei بازدید : 537
آگاهی ما از وضعیت اولیه ی تاریخ ادبیات فارسی، چه نثر و چه نظم، (۱) در گروهی از دستنویس ها بازتاب یافته است که در آستانه ی سده ی بیستم (۱۴- ۱۹۰۲) چهار هیئت کاوشگر آلمانی به سرپرستی آلبرت گرونوِدِل (۲) و آلبرت فُن لُکُک (۳) در واحه ی تورفان در ایالت شین جیان (۴) (ترکستان شرقی)، در غرب چین، کشف کرده اند. در حقیقت، قدیمی ترین مدارکِ زبان و ادب فارسی توسط مانویان برای ما به یادگار مانده است.(۵) پس از فرستادن نخستین گروهِ از مدارک بازیافته از تورفان به برلین، سرپرست وقتِ موزه ی مردم شناسی، فریدریش ویلهلم کارل مولر، (٦) «کسی که هیچ زبانی، از یونانی گرفته تا ژاپنی، برایش ناآشنا نبود»، (۷) در ۱۹۰۴ موفق به رمزگشایی خط این دستنویس ها شد. او نخستین کسی بود که متوجه شد اگرچه بیش تر متن های تورفانی مربوط به کیش مانی به خط ویژه ی مانوی نوشته شده، زبان برخی از این قطعه ها، نه سُغدی، پارتی یا فارسی میانه، بلکه فارسی نو است؛ و از این هیجان انگیزتر آن که حتا واژگان دخیل عربی نیز دارد. او یازده واژه ی دخیلِ عربی قطعه ی M106 را در اثرش، دستنوشته های بازمانده به خط استرانجلو از تورفان، ترکستان چین، (۸) نام برده است. (۹) پژوهش های بعدی نشان داد که زبان این قطعه های فارسی، نه آن فارسی دری فرهیخته و مورد انتظار، که زبانی است حد فاصلِ میان فارسی میانه و فارسی دری؛ زبانی در مرحله ی گذار که شاید بتوان آن را «فارسی نوِ آغازین» خواند.
زبان عربی در ترکستان شرقی: نفوذ و جایگاه
متن های فارسی نو به خط مانوی، در تورفان، در مسیر شاخه ی شمالی جاده ی ابریشم و در محیطی مانوی ـ مسلمان، در حدود سده ی چهارم هجری قمری (نهم میلادی) نوشته شده است. با سقوط تدریجی سغدی در نخستین سده های اسلامی در سمرقند و بخارا و بسط و تثبیت فارسی در منطقه، سغدیان که در طول جاده ی تجاری غرب ـ شرقِ کاشغر ـ قراشهر در رفت و آمد بودند، وارثان انتقال فارسی تا دورترین نقاط شاخه ی شمالی جاده ی ابریشم شدند. در این زمان بود که تورفانی های مانوی، چه سغدی چه اویغوری یا اقلیتی دیگر، که «در مسایل فرهنگی همیشه از سمرقند الهام می گرفتند»، (۱۰) همگام با دیگر اقلیت های مذهبی ناحیه، از متقدم نویسی و نسخه برداری صرف دست فرو شستند و به فارسی نویسی روی آوردند. (۱۱) آنان، در واقع، به زبان مادری خود می نوشتند، ولا غیر؛ زبانی که به تدریج در حال پذیرش واژگانی از عربی بود. (۱۲) چندی پس از ورود اسلام، زبان و خط عربی به شرق، سقوط خط ویژه ی مانوی رقم خورد و فارسی نویسی به خط عربی معمول شد؛ مانویان به تدریج جذب اسلام شدند و «جامه ی مسلمانی» پوشیدند. حدود چهار سده ی بعد دیگر هیچ «اثری با مُهر مانوی» دیده نشده است.
خصوصی...برچسب : نویسنده : محسن sadrababaei بازدید : 503
برچسب : نویسنده : محسن sadrababaei بازدید : 2522